دانلود تحقیق با موضوع مفهوم شهود و غیبت در فلسفه اسلامى

مفهوم شهود و غیبت در فلسفه اسلامى با بیش از 70 منبع و ماخذ
مقدمه
مفهوم «شهود» (1) را مىتوان در زمينههاى مختلف بررسى كرد. اين مفهوم، در فلسفه جايگاهى رفيع داشته و در تقسيمات اوليه وجود، مباحث علم و عالم و معلوم، شناختشناسى و هستىشناسى توسط فلاسفه به مورد بحث گذاشته شده است. (2) همچنين، مفهوم «شهود» در عرفان و تصوف منزلتى بس ارجمند يافته و عرفا مباحثى ارزشمند در خصوص «شهود» و «حضور» از خود بر جاى نهادهاند. در مباحث اخلاقى و فلسفه اخلاق هم برخى صاحبنظران به اين واژه عطف توجه كرده و مكتب شهودگرايى در اخلاق، در اواخر قرن نوزدهم رونق خاصى يافته است. (3) همينطور متكلمان و دينشناسان به مناسبتهايى مفهوم شهود و پىآمدهاى حاصله از آن را مورد مداقه خود قرار داده و در اعتلاى نظر خود به شهود مطلق كه مختص خداى متعال است نائل شدهاند. (4)حال با توجه به گستردگى زمينه بحث و كنكاش علمى در اين واژه، مناسب است تنها به بحث پيرامون يك جنبه آن اكتفا كرده و در موارد ديگر تنها به اشارهاى گذرا بسنده كرد. هرچند به يك معنا، بررسى دقيق و موشكافانه يك مفهوم در يك جنبه خاص مستلزم پرداختن به جنبههاى ديگر است. اما به لحاظ محدوديت اين مقاله، تا حد امكان از گستردگى بحث اجتناب خواهد شد. در اين نوشتار، جنبههاى عقلى و يا به تعبير دقيقتر جنبههاى فلسفى «شهود ش مورد بررسى قرار گرفته با نگاهى گذرا به سير تاريخى اين بحث و آشنايى با انديشه هاى فلاسفه غربى و اسلامى، به كنكاش در اين مبحثخواهيم پرداخت. هر چند بايد اذعان داشت تتبع عميق در اين بحث از حوصله يك مقاله خارج بوده و نيازمند مبحثى گسترده و فراگير مىباشد. اما اين اعتراف نمىبايست مانع پرداختن اجتمالى به آن شود. ابتدا، قبل از پرداختن به هرگونه بحثى، به معانى لغوى و اصطلاحى «شهود» نظر مىافكنيم
.
.
پس از آشنايى كوتاه با معانى و اصطلاحات عقلى مفهوم شهود، ابتدا نظرى اجمالى به اصطلاح عرفانى اخلاقى و كلامى خواهيم انداخت و آنگاه اصطلاح فلسفى شهود را بسط بيشترى خواهيم داد.
شهود عرفانى
مفهوم شهود در عرفان و تصوف از مفاهيم اصلى به حساب مىآيد. شهود و يا مشاهده بر موردى اطلاق مىشود كه رؤيتى صورت گيرد. محل اين رؤيت قلب بوده و چنين رؤيتى تنها به دليل توحيد يعنى بالحق محقق مىشود. با اين خصوصيات است كه شهود عرفانى حاصل يم شود. زمانى كه مشاهده صورت گرفت، شاهد در مشهود فانى شده و خودى نمىبيند، در اين صورت شهود حق بالحق است. اينگونه شهود به تجلى ذات حق تعلق خواهد گرفت. (12)
.
.
راه درمان غیبت
برای درمان این بیماری از دو راه علم و عمل باید استفاده نمود. درمان علمی: درمان علمی این گناه آن است که شخص در پیامدهای این گناه بیندیشد و این پیامدها را با آنچه از این گناه عایدش می شود، مقایسه کند، از این مقایسه وی تشویق میشود که این عمل را ترک کند؛ زیرا او با این گناه از چشم مردم می افتد، رسوای دو عالم می گردد، بغض و کینه و دشمنی ایجاد می کند.هرگاه این پیامدها را با چند لحظه یاوه سرایی و بذله گویی مقایسه کند، پی خواهد برد که با غیبت کردن چه خطای بزرگی مرتکب شده است. ای عزیز! با بندگان خدا که مورد دوستی خداوند هستند، محبت قلبی داشته باش! مبادا با محبوب حق، دشمنی ورزی که خداوند در این صورت ترا از رحمت خود دور می سازد. قدری در آثار دنیایی و اخروی غیبت اندیشه کن و در صورتهای وحشتناک این گناه در قبر و قیامت تأمل نما و به اخبار و احادیثی که در این زمینه وارد شده است دقت کن و میان چند دقیقه بذله گویی و نتایج این گناه مقایسه ای به عمل آور درمان عملی:آنست که به هر زحمتی هم که شده، عنان نفس زبان را به دست بگیری تا به مرور زمان به راحتی از غیبت کردن پرهیز نمایی. و سعی کنیم که خوبیهای مردم را ببینیم و به دنبال معایب آنها نباشیم. آورده اند که حضرت عیسی(ع) با عده ای از حواریون از جایی عبور می کردند که به مردار سگی برخوردند. همراهان گفتند: چه مردار بدبویی! حضرت عیسی(ع) فرمود: چه دندانهای سفیدی دارد. آنها نقص مردار را دیدند و حضرت عیسی کمال آن را گوشزد کرد. چقدر خوب است بیش از آنچه به عیبهای دیگران توجه کنیم به دنبال کشف عیبهای خود باشیم. چنان که رسول خدا(ص) فرمود: " خوشا به حال کسی که مشغول بودن او به عیبش، او را از عیب جویی دیگران باز دارد."
پى نوشت ها:
1- Intuition
2- P. Edwards, The Encyclopedia Of Philosophy,Vol.
3- J.Hastings, Encyxlopedia Of Religion and Ethics,Vol.7,P.398.
4- M.Eliade,The Encyclopedia Of Religion,Vol.7
5- سعاد الحكيم، المعجم الصوفي، ص 323، 654 و جرجانى، ميرسيد شريف، التعريفات، ص 129
6- ابن سينا، حسين بن عبدالله، النجاة، ص 350
7- فروغى، محمدعلى، سير حكمت در اروپا، ص 3، 171
8- Will Durant, The Story Of Philosophy,P.400
9- ابن عربى، الفتوحات المكية، ج 2، ص 497، 496
10- Will Durant, The Story Of Philosophy,P.400
.
.
.
60- همان، ص 335
61- ابن سينا، حسين بن عبدالله، النجاة، ص 697
62- دكتر ابراهيمى دينانى، غلامحسين، فلسفه سهروردى، ص 71
63- حنا الفاخورى، تاريخ فلسفه در جهان اسلامى ترجمه آيتى، ص 256
64- قطبالدين شيرازى، شرح حكمت الاشراق
65- حنا الفاخورى، همان، ص 257
66- M. Fadhry, A History Of Islamic Philosophy,P.226
67- صدرالمتالهين، الاسفار الاربعة، ج 3، ص 39
68- همان، ص 312
69- همان، ج 1، ص 102، 273، 309
70- صدرالمتالهين، المشاعر، المشعر السابع، ص 243
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود، ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل میباشد.
متن کامل در 27 صفحه با فرمت word را که قابل ویرایش و کپی کردن می باشد، می توانید در پایین صفحه دانلود نمائید.